کد مطلب:106674 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:151

نامه 051-به ماموران مالیات











[صفحه 219]

از جمله نامه های امام (ع) به ماموران مالیات خود سفیر: فرستاده، خشمته و احشمته: اذیت كردی او را و خجالت دادی او را، شوكه: نیرومندی، ابلیته معروفا: خبری به او رساندم، از نیكی به او كوتاهی نكردم. این نامه از بنده ی خدا امیرالمومنین علی به ماموران مالیات است: اما بعد، هر كس از عكس العمل و حساب كارش نترسد، برای خود، چیزی پیش نفرستاده است كه باعث نگهداری او از عذاب گردد. بدانید آنچه كه شما مامور به انجام آن هستید، اندك و ناچیز است، اما پاداش آن زیاد، اگر در مواردی كه خداوند نهی كرده- از قبیل ظلم و تجاوز- كیفر سهمگین نبود، هر آینه پاداش خودداری از آن به قدری بزرگ است كه برای نرفتن در پی آن، نمی شود از آن همه پاداش چشم پوشید. بنابراین با مردم بانصاف رفتار كنید و در برابر خواسته هایشان با حوصله برخورد كنید، زیرا شما خزانه داران مردمید و هم وكیل آنها و نمایندگان رهبر، هیچكس را در مقابل درخواستش خشمگین نسازید و از هدفش باز ندارید، هنگام گرفتن مالیات، لباسهای زمستانی و تابستانی، چارپایانی كه وسیله ی كار آنهاست، و غلام و خدمتگزار آنها را به فروش نرسانید، و هرگز كسی را به خاطر پول تازیانه نزنید، به مال

هیچ كس از به پادارندگان نماز و كسانی كه با حكومت اسلامی هم پیمانند، دست نزنید، مگر اسب و اسلحه ای را كه به وسیله ی آنها بر مسلمانان ستم كنند كه سزاوار نیست مسلمان آنها را در دست دشمنان اسلام ببیند و به حال خود باقی گذارد تا بر او غالب شوند، از نصیحت به خویشتن و خیرخواهی برای سپاهیان و كمك به مردم و قوت دین خدا، خودداری نكنید و در راه خدا آنچه لازم است انجام دهید و كوتاهی نكنید، زیرا خداوند پاك از ما و شما در برابر احسان و نیكی خواسته است تا او را سپاس فراوان گوییم و تا سر حد توان او را یاری كنیم، و هیچ نیرو و توانی جز به یاری خداوند بزرگ وجود ندارد. این نامه را امام (ع) با یك مقدمه كلی شروع فرموده، عبارت از آن كه هر كس از پیامدهای ترسناك سرانجام كارش نترسد، برای خودش چیزی پیش نمی فرستد تا زمینه ای جهت نگهداری او از عذاب و آن پیامدهای ناگوار باشد، زیرا انسان تنها برای كار دلخواه و یا كار ترسناكش در صورتی كه مایل به آن كار و خائف از آن باشد، آماده می شود. این مقدمه در مورد سرزنش بر نداشتن جانب احتیاط نسبت به هدفی- از قبیل پیش فرستادن عمل خیری، و هر آنچه انسان خویشتن را با او از عذاب خدا نگه می دارد و انسان بدا

ن وسیله آمادگی برای رفع خطر پیدا می كند- می باشد. آنگاه امام (ع) به منظور سهل و ساده جلوه دادن تكلیف و تشویق بدان اعلام فرموده: با این كه تكلیف ایشان اندك و ناچیز است، اجر و مزد آن فراوان است. و این عبارت به منزله ی صغرای قیاس مضمری است كه آنان را تشویق بر انجام اموری كه مكلفند نموده است، و كبرای مقدر آن نیز چنین است: و هر چیزی كه این طور باشد، اقدام به آن و كوشش در راه انجام آن ضرورت دارد. سپس توجه داده است بر لزوم ترك تجاوز و ستم به دلیل آن كه ارتكاب آنها باعث عذاب دردناكی می شود و ترك آنها موجب اجر فراوانی كه اگر هم در انجام آن مجازاتی نمی بود، هیچ عذری بر این انصراف از كسب آن اجر و مزد پذیرفته نبود. به این معنی كه اگر هم در انجام ظلم، مجازات هولناكی نبود تا باعث ترك آن شود، اجر و مزد ترك آن ایجاب می كرد تا مرتكب آن اعمال نشویم، تا چه رسد بر این كه در ارتكاب ظلم و تجاوز عذاب دردناك وجود دارد پس به طریق اولی باید مرتكب نشویم. و این عبارت از فصیحترین و زیباترین سخنان است، و هدف برحذر داشتن از گرفتاری در صفت ناپسند ستمكاری است. بعد در پی مطالب قبل چند امر و چند نهی بیان كرده كه از جمله ی اوامر، دو امر ذیل است

: اول- نسبت به مردم و خواسته هایشان، به انصاف و مدارا رفتار كنند. دوم- نسبت به درخواستهای مردم با حوصله برخورد كنند تا كارها به مصلحت آنها در جریان باشد، و دلیل مطلب را چنین بیان كرده است كه ایشان خزانه داران مردم و نمایندگان ایشان در بیت المال و فرستادگان رهبرانشان به نزد آنانند. این سخن به منزله ی صغرای مضمری است كه كبرای آن در حقیقت چنین است: و هر كس آن چنان باشد، باید دربرابر نیازمندیها و خواسته های مردم باانصاف و حوصله رفتار كند. و از مواردی كه امام (ع) نهی فرموده است شش مورد زیر است: 1- مبادا كسی را به خشم آورند، و جلو هدف او بایستند تا او از نیاز خود احساس خجلت كند و ناامید شود. 2- مانع از رسیدن كسی به نیاز خود نشوند و او را بازندارند. 3- در وقت گرفتن مال، كسی را مجبور نكنند تا اشیاء مورد نیاز از قبیل لباس و یا مركب سواری كه در كار زندگی او مفید است و یا خدمتكار و غلام خود را به فروش برساند. 4- مال كسی را از مردم مسلمان، و یا از اهل كتاب كه با حكومت اسلامی پیمان بسته اند، حق ندارند بگیرند مگر این كه اسب و اسلحه ای باشد كه بدان وسیله بر اسلام و مسلمین تجاوز كنند، زیرا گرفتن آنها از دست دشمنان واجب و لا

زم است تا مبادا باعث عزت و قوت آنها گردد. 5- از نصیحت به یكدیگر از خودشان كوتاهی نكنند بلكه بعضی از فرماندهان بعضی دیگر را نصیحت كنند، و هم چنین از خیرخوای نسبت به سپاهیان و كمك و یاری به رعیت و تقویت دین خدا مضایقه نكنند، آنگاه به ایشان دستور داده است تا در راه خدا تا سرحد توان بكوشند، و از شكر و سپاس نعمت و طاعت خدا آنچه بر گردن آنهاست ادا كنند. و بعد برای وجوب و ضرورت آن با عبارت: فان الله... استدلال كرده است، و آن عبارت به منزله ی صغرای قیاس مضمری است كه معنای آن چنین است: خدای بزرگ سپاس خود را به تلاش و كوشش ما و یاری خود را به اندازه ی قدرت و توان ما قرار داده است، زیرا شكر و سپاس او، و همچنین كمك و یاری او نسبت به ما از بزرگترین نعمتهای او برای ماست، و این مطلب قبلا گفته شده است. بعضی گفته اند مقصود امام (ع) این بوده است كه ما سپاسگزار حق تعالی باشیم. و كبرای مقدر چنین است: هر كه ما را راهنمایی كند باید او را سپاس گوییم. توفیق از آن خداست.


صفحه 219.